آيا سگ من مرا مي شناسد؟ اين سوالي است که صاحبان هر گس ممکن است در طول روز از خود بپرسند.
بسياري از ما، اغلب حافظ? حيوانات را شبيه انسانها در نظر ميگيريم. بسياري از ما تجربه کردهايم حيواني که مدت طولاني کنار ما زندگي کرده است، بعد از مدتي جدايي هم بهخوبي ما را بهياد ميآورد.
گاهي هم بهنظر ميرسد حيوان ما را نميشناسد؛ بهخصوص گربهها که وقتي صدايشان ميکنيم، با چشمهاي درشت و متعجب ما را نگاه ميکنند و راه خود را بهسمت ديگري کج ميکنند. آيا اين لحظه گربه ما را شناخته است؟ حيوان چه تصويري از ما ساخته است؟ چگونه ما را بهياد ميآورد؟
با ايران چاوچاو همراه باشيد!
اين موضوع دامن? بسيار وسيعي دارد؛ زيرا هنوز علم، درحال درک چگونگي دريافت و توصيف حيوانات از دنياست. درحال حاضر، علم متوجه شده است حواس حيوانات چگونه کار ميکند؛ يعني به درک حيوان از طريق بو، تصوير، صدا و احساسات پي برده است.
اين درحالي است که حيوانات هم مانند انسانها در زمان تولد قادر نيستند از تمام حواس خود استفاده کنند و بايد آموزش ببينند. گشتن در محيط و کشف آن، اولين کاري است که نوزادان حيوانات انجام ميدهند و بهمرور، اشيا و ويژگيهاي آنها ازجمله رنگ، شکل، بو، وزن و… را ميشناسند.
در ميان اين اشيا که در محيط وجود دارد، حيوان با چيزي به نام موجود زنده هم آشنا ميشود: اولين موجودات زندهاي که او ميبيند، مادر و خواهر و برادرهاي او هستند و سپس با موجودات ديگر مثل انسان، همنوع خود و ساير حيوانات آشنا ميشود. درنتيجه، حيوان ياد ميگيرد که کمابيش هريک را بشناسد. سپس بهمرور ياد ميگيرد هر فرد را جداگانه بشناسد.
ميتوان با قطعيت گفت بيشتر حيوانات، ديگر حيوانات را تشخيص ميدهند. براي رسيدن به اين شناخت، روندهاي مختلفي وجود دارد. روند بصري، صوتي و بويايي از راههاي شناخت است. هر گونه از حيوانات، براساس تواناييهاي خود، از قوهاي بيش از قو? ديگر براي شناخت موجودات استفاده ميکند. سگها و گربهها اغلب با قو? بويايي و شنوايي خود ساير موجودات را ميشناسند و بر قو? بينايي خود تکيه نميکنند.
کنراد لورنز (Konrad Lorenz) اولين رفتارشناس جانداران، اين پديده را در سال 1935 و با تحقيق بر روي غازها توصيف کرد. امروزه ثابت شده است بعضي مراحل بازشناسي حيوانات غريزي نيست و با يادگيري اتفاق ميافتد. مراحل يادگيري حيوانات مختلف است.
بعد از آنکه مرحل? يادگيري تمام شد، حيوان ميتواند در برابر گونههاي مختلف جانداران رفتاري متمايز نشان دهد. براي مثال، فقط در برابر گون? خود رفتارهاي جنسي بروز ميدهد. گاهي اين تمايز بسيار ظريف است. براي مثال، سگها در برابر انسان يا سگي که با آن مواجه ميشوند، باتوجهبه هر فرد، دم خود را بيشتر بهسمت راست يا چپ حرکت ميدهند.
البته بهخاطر داشته باشيد حيوانات درکي از مفهوم فرديت ندارند و فقط ميتوانند ميان اشيا و جانداران تفاوت قائل شوند.
بااينحال، گون? جانوري مثل سگ که نزديک به دههزار سال است اهلي شده است، بهراحتي انسان را ميشناسد.
فروش سگ چاوچاو
حيوان شما تشخيص ميدهد شما انسان هستيد؛ اما چطور شما را در ميان ديگر انسانها تشخيص ميدهد؟ مغز انسان بخشي از فعاليت خود را به بازشناخت تصوير صورت انسانهاي ديگر اختصاص ميدهد؛ اما هيچ تضميني وجود ندارد که سگ يا گربه هم همين توانايي را داشته باشد. حيوانات معيارهاي ديگري براي تشخيص هر فرد خاص دارند؛ مثلاً از روي بو يا لحن صدا، فرد را تشخيص ميدهند.
بينايي يکي از حواس اصلي است؛ اما براي حيوانات اهلي، حس ويژه و مهمي نيست. شايد سگها بتوانند با قو? بينايي، آن هم در بعضي نژادها، از عهد? کار بربيايند؛ اما براي گربه بينايي اصلاً جواب نميدهد. درواقع، گربه گيرندههاي نور بسيار زيادي دارد و بههمين دليل، در روز مجبور است با کوچککردن چشم خود اطراف را مشاهده کند تا نور باعث نابينايي او نشود.
اگر تصور ميکنيد بينايي گربه مثل انسان است، کاملاً اشتباه ميکنيد. البته بينايي گربه شبها خوب است؛ زيرا نور کمتر است و راحتتر ميتواند ببيند. اما روزها، گربه نميتواند خوب ببيند و تصوير مبهمي از همه چيز دارد و فقط فاصلههاي نزديک را ميبيند. گربه حرکات را بهخوبي درک ميکند و بههمين دليل، شکارچي بسيار خوبي براي هر چيزي است که حرکت ميکند.
درنتيجه، بينايي حسي کارآمد براي حيوانات نيست و اين قو? بويايي و شنوايي آنهاست که به شناخت افراد کمک ميکند. صداها حتي از فاصل? دور هم براي آنها قابل شناسايي است؛ حيوانات اغلب صداهايي که برايشان آشناست، بهخوبي ميشناسند. بهعبارتي، صداي انسانهايي که با آنها تعامل دارند، صداي در، صداي ماشين اعضاي خانواده و صداي گامها در زمان ورود، همگي براي شناسايي مؤثر است.
خذمات ما:
آيا سگ من مرا مي شناسد؟ – حيوان شما را با استفاده از بخشي از سيگنالهايي ميشناسد که توليد ميکند و به آنها عادت کرده است. البته اين موضوع دليل بر آن نميشود که چون شما را شناخت، بايد دقيقاً همان عکسالعملي را نشان دهد که انتظار داريد؛ يعني بهسمت شما بدود و به زبان خود به شما سلام بگويد.
درنتيجه، نبايد شناخت حيوان را با عکسالعمل او اشتباه بگيريد. گاهي ممکن است حيوان در شرايطي باشد که نتواند مثل هميشه واکنش نشان دهد؛ مثلاً در زمان ترس. حيوان زماني که ميترسد، نميتواند به ديگر مسائل واکنش نشان دهد و حضور شما هم به مطمئنشدن او و رهاشدن از ترس کمک نميکند.
بههمين دليل، عکسالعملهايي نشان ميدهد که انگار شما را نميشناسد؛ مثلاً واکنشهاي خشونتآميزي خواهد داشت و ممکن است برخلاف هميشه، شما را چنگ و گاز بگيرد.
مهرباني در اين موقعيتها به هيچ کار نميآيد. گربه شما را فقط انساني ميبيند که با آن مواجه شده، به او غذا ميدهد و لحظات خوبي با او دارد و هيچگاه شما را بهعنوان محافظي امن و قابل اعتماد نميداند.
در اين شرايط، بهتر است با حرکات صورت و بدن او را آرام کنيد؛ ابتدا به خود مسلط شويد و در برابر چيزي که او را ترسانده، رفتاري آرام پيدا کنيد. بهاينترتيب، حيوان ياد ميگيرد از شما تقليد کند. او هم به حيوان يا انسان ديگري که با شما همراه است، احساس بهتري پيدا ميکند و اطمينان خاطر پيدا ميکند.
درباره این سایت